نازنین ببین دوباره گریه هایم را....!

بگذار دوباره گریه کنم ،

این بار در آینه

می خواهم سیمای رنجور دلم را ببینم.

می خواهم به چشمهایم بگویم که چقدر دوستشان دارم .نه برای اینکه اشک می ریزند ،

به خاطر اینکه هیچ وقت از تنهایی خسته نمی شوند.

وهمیشه درروشنایی به خدا فکر می کنند.

و همیشه در تاریکی خدارا می بینند !

بگذار دوباره گریه کنم ،

نه برای اینکه از زمانه خسته ام

می خواهم این بار ، شال عزای کسی که دوستش دارم را اشک بریزم.

می خواهم دورتادور قبیله عاشق شدنم ، خندقی از گریه حفر کنم تا پای لبخند به آن نرسد.

ومی خواهم دوباره در قطرات اشکی که به زمین می ریزند زاده شوم!

بگذار دوباره گریه کنم ،

واز تو بپرسم ای خدا ،

در شب اول قبر ، هنگامی که در گور تنهایی ، تنهاتر از همیشه ام

اگر فرشتگان تو از من بپرسند : "جوانی ات را چه کردی؟" من چه بگویم ؟

اگر بگویم عاشق دختری از این سوی زمین بودم .آیا جوابم درست است؟ آیا تو مرا عذاب می کنی؟ آیا مرا به بهشت نمی بری؟

اگر پرسیدند:" خدای توکیست؟ "   ومن بگویم گیسوان آشفته یارم که هر شب از آن سوی پنجره پیدا بود . آیا درست گفته ام ؟

و اگر سووال کنند: " کتاب تو چیست؟" ومن به پاسخ، دیوان گریه هایم را رو کنم ، آیا باز هم عذاب در انتظار من است؟

نمی دانم..!

خدای من ،

ای ناخدای من..!

پیش از آنکه به ساحل برسانی ام، حالا چه دوزخی چه بهشتی،

بگذار یکبار دیگر دفتر خاطرات زندگی ام را مرور کنم.

بگذار در این هوای شرجی زمین، رسولان وفرشتگانت از حال من با خبر شوند

بگذار به آنها بگویم من جانشین تو بر این کره خاکی نبودم

بگذار پرنده ها نیز بدانند من هم آرزوی پرواز داشتم، گرچه پروبالم را در مسیر مژه های یارم جا گذاشتم.

بگذار شیطان روزهای تنهایی من، مرا سجده کند و غرور کور سینه اش را مقابل اشکهای زلال من نذر کند تا کمی جرم من سبکتر شود.

و بگذار دوباره گریه کنم

که اشک سرآغاز من است.

 و سر انجام من...!

پس بگذار اشک را سجده برم

که تنها معبود من است...!

 

نظرات 1 + ارسال نظر
بنفشه پنج‌شنبه 7 تیر‌ماه سال 1397 ساعت 09:00 ب.ظ

سلام اگر بازم اومدی به شماره تماس بزار تو وبلاگت

09132909810

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد