بنفشه

سلام ،

حال همه ما  

به سمت باد 

نمی طوفانی است  

باران باران غصه .

شبی که فردایش نام تو از خوابگاه من رد شد 

دلم گرفت

می دانی؟ 

نامش مثل تو گل بود 

و من آن حوالی 

چه گیاهی بودم 

خدا خلقتش کمی کمرنگ بود!!! 

دوباره از سپیده بر می گرذم 

بنفشه 

تو رنگت شاید عاشقی است 

و من در مقاله های نخوانده 

کمی گیج زندگی می کنم. 

سهراب دلم  

نقاشیهایش را 

شعر نمی کند  

این روزها 

که من خاک بر سرم 

چرا ؟ 

شاید کسی برای قبر من  

روضه می خواند و  

من در مجازی ترین وب سایتها 

دنبال خودم می گردم  

و تو  

امشب 

که فردا جمعه است 

برای من 

یک بیت فاتحه بخوان!! 

بنفشه 

سالها تب کرده ام 

من شاعر نبودم 

کاش ولی  

کسی مرا شعر می کرد 

نه ترانه می کرد 

نه مرثیه می کرد 

مرا  

که همه منبرهای این دیر دیر پرست زود پز 

مرا دق مرگ می کند 

بانو 

با تو 

درد و دل دارم 

که درد تو از دلتسکته می کند 

آخ دلت  

که چه مریضخانه ای است 

معذرت می خواهم خانم 

من پایم درد می کند 

پرستار سرم این عاشق تمام شده است  

و آن مرد 

در باران تصادف کرده است  

با کی؟ 

با دلش  

که تویی! 

آه این بیت چقدر شبیه مرحوم سادگی بود 

که مرد مرد 

و کسی جز غرور این حوالی نماند. 

بیا تو هم نمان 

برو جنوب 

که شمال فقط گریه است 

نه جنوب هم بوی شهادت می دهد 

کاش من هم 

در میدان میم 

ببخشید مین 

نون  

واو ها  

یا عین وشین وقاف  

را جا می گذاشتم 

قران خوانده ای

من 

تنها شدم 

بنفشه. 

تلفنم زنگ خورد 

و وسط شعر پریدم 

تو اما شاعر بمان 

این خطوط همراه 

تنها 

آدم را تنها می گذارند....

نظرات 3 + ارسال نظر
بنفشه شنبه 28 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 01:07 ق.ظ

سلام ،

حال من اما بد نیست

نه به سمت باد

نمی طوفانی است

و نه باران باران غصه .

شبی که فردایش نام من از خوابگاه تو رد شد

دلم شکفت جوانه زد گل داد

می دانی؟

چندیست دیگر نمیاندیشم
نه به نام خویش و نه به گل وش نام هر آنکه روزی بود و اینک نیست

آن حوالی

خورشیدی بود که

خدا تمام ذات خویش در ان دمید و تو نام نهادش

دوباره به سپیده باز خواهیم گشت
هم من و هم تو

حمید

من رنگم عاشقی است
دلم عاشق است و صدایم عاشق

و تو در مقاله های نخوانده

گیج که نه زندگی خواهی کرد
مثل من

سهراب دلت
تا شقایق ها زندگی خواهد کرد و

نقاشیهایش

شعر خواهد شد
زمزمه خواهد شد بر لب های که میسوزند از شراره های عشق
اوای دلهای پر التهاب میشود و امید بر چشمهای به انتظار

این روزها

روزهایم رنگ دیگری دارند و شب هایم صفای دیگر

چرا ؟

شاید کسی امده است که نبود

همان که سالها گم شده بود میان قصه های هزارو یک شبم

دنبال خودم می گردم

و تو
ربوده ای
مرا
از من
امشب
تا حوالی سپیده دمان به انتظار خواهم بود
تا بر تنهای ام بگذری
و اما
نه برای من
برای ما

یک بیت غزل بخوان!!

حمید

سالها تب کرده ام

من شاعر نبودم

شعر بودم
یک شعر ناخوانده
کاش کسی
مرا میخواند
کسی مرا تعبیر می کرد

نه ترانه می کرد

و فریاد میشدم
و اما تو

با تو

درد و دل دارم


آخ دلم

که چه گنجینه ایست بی بدیل

معذرت می خواهم

من فکرم درد می کند

و آن مرد

زیر باران گریه کرد
شاید اشکها حرفهایی بود که باید میسپردش به باران

میسپردش به باد

باید فکر کند به یک اغاز
عهدی ببندد

با کی؟

با دلش

که تویی!

آه این بیت چقدر شبیه زندگیست

که مرد مرد است
سنگ زیرین آسیاب

میماند


بیا تو هم بمان

نرو جنوب

که همه جا اسمان همین رنگ است
عشق به همین سادگیست

کاش من هم

زیر بازان

ببخشید باران

نون

واو ها

یا عین وشین وقاف

را می جستم

قران خوانده ای

تو

تنها نیستی

حمید.

تلفنم زنگ خورد

بی خیال زنگ

شاعری را عشق است

بیا شاعر شویم

این خطوط همراه

گاهی

بیخود زنگ میزنند

بنفشه شنبه 28 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 01:08 ق.ظ

چقدر سنگین است
نبودن تو

بنفشه شنبه 28 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 02:36 ب.ظ

سلام

برای تو که رهگذر گاه گاهی خاطر پریشان انسانی هستی از جنس باران

از جنس پاییز

تویی که سالها پیش قلمت آنچنان قدرت نفوذ داشت تا بخواهد هر جای این دل خاکی لانه گزیند
و گزید
خواسته یا ناخواسته
امروز
چنان گم شده ای میان واژه های اندوهبار که نه خویش یارای گریز داری و نه دیگری توان بر گام پیش نهادن

سالها اندوه را بر هم تنیده ای و هفت قلعه درد را بر خویش محصور و
نشسته ای میان قلعه ای از غم و ساز تنهایی نواختن

بی گمان اولین روز اندیشیدم قلمت مینوازد اما افسوس که میسوزانی و هیچم چاره نیست
دل بستم به انچه بر این صفحه مجازی گاه گاهی از خاطر میگذرانی و به نقش در می اوری

خسته نمیشوم

حتی اگر برانی ام از خویش و بیگانه ام بخوانی
مهم نیست

دیگر حتی صدای زنگ تلفن که خوب است

صدای مین هم نمیتواند

رشته کلام و هر انچه یافته ام ز من بگسلد

مهم نیست
من خسته نمیشوم





برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد